وقتی صحبت از سینمای مافیا می شود ناخودآگاه نام هایی مثل The Sopranos یا Breaking Bad و Yellowstone در ذهن شکل می گیرند. اما Tulsa King با چاشنی طنز به این موضوع بحث را کمی متفاوت تر می کند. جایی که سیلوستر استالونه برای اولین بار در نقش اصلی یک اثر به سینما آمده است. این سریال یکی از جدیدترین آثار تلویزیونی است که در سال ۲۰۲۲ به کارگردانی تیلور شریدان در ژانر جنایی و اکشن با چاشنی خاصی از کمدی و طنز از شبکه Paramount+ منتشر شد و هم اکنون پخش فصل دوم آن از این شبکه جریان دارد.
خالق این سریال یعنی تیلور شریدان، آثار دیگری مانند سریالهای Yellowstone و 1883 را پیش از این در کارنامه خود دارد.
🎞️ خلاصه داستان:
سریال داستان زندگی دوایت “ژنرال” مانفردی (Sylvester Stallone)، یک گانگستر مافیایی نیویورکی را روایت میکند که پس از ۲۵ سال زندان به جرم جنایات مرتبط با مافیا، آزاد میشود. او امیدوار است که پس از آزادی، جایگاهی مهم در گروه مافیا داشته باشد، اما به شکلی غیرمنتظره، خانواده مافیایی که برای آنها کار کرده بود، او را به شهری کوچک به نام تولسا در ایالت اوکلاهاما تبعید میکنند.
📢 هشدار اسپویل:
دوایت باید بدون هیچ پشتوانهای، از صفر شروع کند و در محیطی که کاملاً با زندگی گذشتهاش متفاوت است، شبکهای از فعالیتهای غیرقانونی بسازد. او تصمیم میگیرد که در این شهر، یک امپراتوری جنایی جدید ایجاد کند. در این راه، او افراد مختلفی را به خدمت میگیرد:
– بوهدی: مدیر یک مغازه کوچک فروش ماریجوانا که به سرعت تبدیل به شریک اصلی دوایت در – کسبوکارهای غیرقانونی میشود.
– تایسون: یک راننده تاکسی محلی که به دست راست دوایت تبدیل میشود.
– استیسی بیل: یک مأمور پلیس ATF که وارد رابطهای پیچیده و احساسی با دوایت میشود.
در طول داستان، دوایت باید با چالشهای متعددی روبهرو شود، از جمله مقابله با گروههای رقیب، پلیس فدرال، و حتی خانواده مافیایی خودش که او را طرد کردهاند.
اتفاقات این سریال در فضای دو شهر نیویورک و تولسا رقم می خورد. تکلیف نیویورک که مشخص است! پر از پیچیدگی و نمادی خاص از مافیای سنتی. اما در مقابل تولسای کوچک و آرامی فضای سریال را تشکیل می دهد که به نوع خودش آنتیتز زندگی مافیایی و پرتنش نیویورک محسوب میشود. جایی پر از مغازههای محلی، جادههای خاکی، بارهای کوچک، و مردم سادهدل. همین تضاد در فضای دو گانه سریال زمینه را برای قسمت طنز داستان فراهم کرده است چرا که دوایت تلاش میکند قوانین مافیایی را در محیطی اعمال کند که هیچ آشنایی با این نوع زندگی ندارد.
تلفیق سنت و مدرنیته بخش دیگری از فضای سریال را خلق کرده است. دوایت بهعنوان یک گانگستر قدیمی که ۲۵ سال را در زندان گذرانده، از دنیای مدرن عقب مانده است. تلاش او برای یادگیری تکنولوژی، استفاده از اپلیکیشنها، و تعامل با نسل جدید، از جنبههای طنزآمیز سریال است. این جنبه در فضاپردازی سریال کاملاً مشهود است، جایی که یک شخصیت سنتی مافیایی باید در جامعهای جدید و مدرن خود را جا بیندازد.
طراحی صحنه سریال نیز تلاش میکند فضایی واقعگرایانه از شهر تولسا را ارائه دهد. لباسهای شخصیتها نیز نمادین است؛ از لباسهای شیک و رسمی دوایت که یادآور فرهنگ مافیایی است، تا پوششهای سادهتر شخصیتهای محلی.
موسیقی متن سریال ترکیبی از آهنگهای سنتی آمریکایی و قطعات مدرن است که به تقویت فضای خاص تولسا کمک میکند. این موسیقی نشاندهنده تقابل سنت و مدرنیته در زندگی دوایت است.
از آنجا که احتما نام زیادی از تولسا به گوشتان نخورده است، بد نیست بدانید که تولسا یک شهر واقعی است که در ایالت اکلاهما در ایالات متحده آمریکا واقع شده است. این شهر از نظر جغرافیایی و فرهنگی یکی از شهرهای مهم در منطقه آمریکای میانه (Midwest) محسوب میشود و تاریخچه و هویتی واقعی دارد. (از این جهت که مانند مارگریو (Margrave) در سریال ریچر یا برخی فضا ها در سریال های دیگر یک شهر خیالی نیست!)
از داستان، فضا، صحنه و موسیقی سریال گفتیم. همه اینها را در کنار بازی درخشان سیلوستر استالونه با طنز زیرپوستی و کاریزمای خاص او را جز نقاط قوت سریال در نظر بگیرید.
اما از نقاط منفی سریال هم نباید غافل شد. تولسا کینگ در برخی از قسمتها دچار افت ریتم میشود و روایت آن گاهی از مسیر اصلی منحرف میشود. شخصیتهای فرعی مانند تایسون و استیسی بیل عمق کافی ندارند و گاهی به نظر میرسد تنها برای پیشبرد داستان استفاده شدهاند. یک مورد دیگر را نیز به عنوان آخرین نقطه ضعف سریال باید ذکر کنیم. پایان فصل اول ابهام زیادی دارد. سوالات زیادی را در ذهن بیننده بدون پاسخ می گذارد. البته هم اکنون که در جریان پخش فصل دوم سریال هستیم، بحث کمی فرق می کند و قسمت های مبهمی از فصل اول روشن تر شده است.
مقایسه با چند اثر محبوب و مشابه
در مقایسه با Breaking Bad می توان گفت:
هر دو سریال به کشمکشهای درونی و چالشهای رهبری در دنیای جنایت میپردازند و شخصیتهای اصلی از هوش و تجربه خود برای ساختن امپراتوریهایشان استفاده میکنند. Breaking Bad اما شدیداً تاریک و احساسی است و بر سقوط اخلاقی شخصیتها تمرکز دارد، همچنین داستانی تراژیک و عمیق تر را ارائه میدهد. در حالی که Tulsa King رویکردی طنزآمیز و گاهی حتی احساسی به شخصیت داستانش دارد.
در مقایسه با Boardwalk Empire نیز باید گفت:
هر دو به شبکههای پیچیده روابط مافیایی میپردازند اما Boardwalk Empire داستانی تاریخی و پیچیده دارد و به جزئیات تاریخی و سیاسی اهمیت میدهد اما Tulsa Kingسادهتر و سریعتر روایت میشود و فضای مدرنتری را پیش روی مخاطبش می گذارد.
نهایتا می توان تولسا کینگ را با Yellowstone نیز مقایسه کرد:
هر دو سریال توسط تیلور شریدان ساخته شدهاند و در دنیایی مملو از کشمکشهای قدرت و شخصیتهای قوی روایت میشوند. اما Yellowstone بیشتر بر درام خانوادگی و مبارزه برای زمین تمرکز دارد، در حالی که Tulsa King به دنیای مافیایی و سازگاری یک شخصیت تنها میپردازد.
جمع بندی
Tulsa King در کنار سریالهایی مانند The Sopranos، Breaking Bad و Boardwalk Empire ممکن است عمیقترین یا پیچیدهترین نباشد، اما به لطف طنز منحصربهفرد و اجرای درخشان سیلوستر استالونه، جایگاه متفاوتی در میان این سریالها دارد.
بهترین های این ژانر برای تماشا:
-
برای طنز و فضای مافیایی سبک: Tulsa King
-
برای درام روانشناختی تاریک: The Sopranos و Breaking Bad
-
برای تاریخ و سیاست: Boardwalk Empire
-
برای کشمکش خانوادگی و قدرت: Yellowstone